ما طاعت حق بهر دینار دنیا نمی کنیم// به شوق جنت و ز ترس دوزخ این نمی کنیم/
ما شیفته یارو سجده به جمالش داریم//ما به نماز بجز زمزمه عشق در خلوت او نمی کنیم/
زاهدان که ز ترس جحیم عبادت او کنند/نزد ما خاسرند، که ما بجز به عشق این نمی کنیم/
عباد به نسیه جنت رضوان ز حق طلب کنند//ما به جنت، بجز خلوت با یار طلب نمی کنیم/
ما ز حلقه رندان بریده وصال یار گزیده ایم//ما در خلوت یار، بجز تمنای دوام وصال نمی کنیم/
آن یار که دست گرم محبت بر ما داد//گرچه ماه رخ نبود ولی دل به محبت بر ما داد/
بودن با او به از زیبا رویان عالم باشد//چون او بود، که درس عاشقی همی بر ما داد/
زیبا رویان که فخر به ماه تابان می کنند//به یک گوشه نگاه، دل عباد هم جابجا می کنند
چند صباحی را به جمال خویش مهمانند//پس به چه غره اند، که فخر به عالم و آدم می کنند