دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

خواست دل

دلم می خواد جهان بی برج و بارو بود//نه زندانی نه زندانی نه هیچ کس در انفرادی بود/

دلم می خواد که مردم زبان درک هم داشتند// همه ز زندان و زندان بانی بیزاری داشتند/

دلم می خواد که قاضی به رنج انفرادی آشنا بود//که اگر ابن بود، حکم انفرادی چو در نایاب بود /

دلم می خواد که شرق و غرب یک نگاه داشتند//همه بیزار ز ظلم، محبت را به چشم می داشتند/

دلم می خواد که که مهربانی رسم مردمان بود//سیاست دو کلام آن هم مهر و محبت برخلایق بود/

دلم می خواد تفنگ ها همه بی فشنگ بودند// چماق ها نرم، باتوم ها و شلاق ها چو پر بودند /

دلم می خواد که با مولا علی هم نوا بودم//سرم بر چاه، در بیابان های کوفه چون علی بودم/

دلم می خواد سعادت را سعادت نصیب بود//دلش شاد چون پرنده، جهانش بی برج و بارو بود/

دعای عید فطر

بیا تا بار دگر بر عرش خدا دعا کنیم// آزادی خوبان به پاداش عید ز او تمنا کنیم.
باشد که به پاس فطر این دعا قبول آید// به لطف و کرمش شادی به وطن باز آید