دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

خاطره

باغ گیلاس  را نه ازآن همه میوه  ما دل بستیم//بلکه تنها به یک خاطره از تو این  بستیم

یاد آن بوسه تو بر لب من شیرنتراز شهد بود//ما بدین خاطره بر باغ  و برش دل بستیم

نوای دل

دوش چو دل هم نوای نی شد//نی ز نوای دل ز خود بی خود شد

حکایت دل چون با نی سر شد//نی شرمنده و خجل ز عمری نالیدن شد

نی حدیث جدایی از خود می کند//ولیکن دل این بهر یار دیرین می کند

یار گم کرده را یاد خود هیچ نیست//سعادت عاشقان را جز ناله و سوز نیست

درد

در قدیم هم حاکمان ظلم بسیار می کردند//اندیشمندان قوم را در بند می کردند .
در قدیم هم هرکه از دانستن بهره ای داشت//درد جان سوز در دل بسیار می داشت