گر در سرزمین خردمندان فریاد ممنوع شد// به زمزمه گویند مردمان هر آنچه که باید شد
گر زمزمه نیز به شهر آنان ممنوع شد//به اشارت باز گویند آنچه گفتنش به فریاد ممنوع شد
سعادت را گفتند که کمال عشق و عاشقی را در چه دانی: گفتا در آنکه نه تنها رقیب بلکه دشمن خویش را هم به دل دوست داشته عزیز شماری او را گفتند که این سخت است چگونه حاصل شود گفتا چون هستی را برای خود هستی و نه از برای خودت دوست داشته باشی دیگر دوست و دشمن در نظر تو تفاوتی نیاید و توانی هر دو را عشق ورزی.