نصیحت به یک دوست

چرا به یک لبخند دل نمی گشایی//چرا قفل زندگی را ز نو باز نمی نمایی

نوروز است و فصل خوب خانه تکانی//چرا دل را زین غم دیرین نمی رهانی

جواب یک کامنت

دی دی جان آنجا که شما بالا پنداشت اید//ما را به ظن خویش هم ردیف اعیان گذاشته اید. آنجا نه مال ما بلکه به امانت به ما داده اند//این مکان بهر انجام وظیفه به ما قرض داده اند. زود باشد که باید این باز دهیم//به یکی چون تو عزیز بهر انجام کار پس دهیم.

آمدن یار

خوش خبر باش ای باد صبا، گو که یار می آید//آن سید خندان دگر بار به نجات وطن می آید

گرچه بس سخت است و سنگلاخی است راه یار//اما او خرامان  به احیای مدینته نبی می آید

مژده ده منتظران که دگر بار انتظار بسر می آید//آن احیا گر خوی علی به دولت بازمی آ ید

بشارت ده که غم دیرین دل به پایان می آید//آن دولت یار به حق  به نجات وطن باز می آید