دانی که عمر آدمی بس کوتاه بود/هفتاد، عمری بیش از نیمی از مردمان بود.
تو که بیش ز شصت هم اکنون داری//به چه امیدی آدم و عالم ز خود می رنجانی
شاید که فراموش کرده ای رفتن دوستان را//آن شاعر و آن مطرب و آن صاحب دنیا را
تا کی تو توانی ز صف بیرون مانی//از دست اجل تا به کی تو توانی به دور مانی
چند صباحی است تا منزل اخر به یقیین//چه گمان کرده ای که تو را نیست، این یقیین