دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

حاجی

حاجی در پی حق به کجا رفته بودی//در خانه یار بهر چه بیتوته  کرده بودی
گویی آن موقع که تو به حج رفته بودی//از بهر زیارت به طواف کعبه رفته بودی
خبر آمد که خدا در خانه خود غایب بود//آن کعبه سنگی ز خدای دل همی خالی بود
گویی او در پی لالایی طفل یتیمی بود//یا که در پی شامی بهر آن قحطی زده اتیوپیایی بود
یا که با اسیران در بند هم نوایی می کرد//سرود آزادی، به گوشه انفرادی نجوا می کرد
کاش تو هم آنموقع  یاد آنان کرده  بودی// بی بیتوته و سفر حج، باحق یکی  گشته بودی

بی وفایی

چو بی وفایی رسم روزگار ما گشت//می و میخانه پناگه دل شکسته ام  گشت

عشق بی فرجام


یک جرعه می به هزاران عشق بی فرجام ندهم//دل خویش در گرو مدعی عاشق ندهم

من که عمری چشم بر در بهر آمدنش داشتم//دگر بوی می هم در عوض بودن با او ندهم