دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

دلدادگی (دفتر یاداشت من)

محلی برای درد دل با دوستان

آرزوهای کودکی

 

مرا روزی آرزوی های شیرینی بود/رفاقت با همه آرزوی روزهای دیرینم بود

درمان درد و برچیدن ظلم آرزویم بود//جهانی بی غم و غصه رویای شیرینم بود

نمی دانم روزگار  تو با من چه کردی //که آن آرزو های کودکی از من بدر کردی

جهان با ظلم را نیز من پذیرا گشته ام//کشتن کودکان در جنگ را عادی پنداشته ام

اشک چششم دیگر بهر آن کودک نمی اید// جانم بهر کشتگان  در جنگ به لب نمی اید

خدایا کاش سادگی کودکی باز می آمد//دوباره آرزو های آن روز ها در دلم باز می آمد

کاش باز بهر گوسفند سر بریده گریه می کردم//کاش با ناله دشمن خویش ناله می کردم

ای کاش باز دوباره ز نو زندگی می کرم//همه عمردر پی  آرزو های کودکی تلاش می کردم

سعادت

فرزند وطن ز نو

بیا فرزند وطن که بار دیگر کاوه ای باید                  رستم دستان آرش کمانگیر دیگری باید.

بیا که به رای خویش گرز رستم سازییم                شوق  زندگی  به سوخته  وطن باز  آرییم

بیا تا کمان آرش به رای خویش باز سازییم            بیا تا سر حد وطن ،به رنگ آزادی مزیین سازییم

بیا تا فردوسی را بار دگر به ذوق آرییم              جمهور نامه این بار به حماسه رای ملت بسراییم.

بیا  که خرداد فصل خوب اصلاحات است            یقین دار که بیست چهارم خرداد باز شروع دولت یار است

بیا تا  سرود ای ایران بار دگر سر کنیم       عزت ایران را به قلم بر رای خویش حک کنیم

بیا که مدعیان، سپاه خویش به زر و زور آراستند          زر سپاه خویش ز خزانه ایران من و تو برداشتند

بیا که به رای، دست سپاه زر ز وطن کوتاه کنیم      بر وطن خویش اندیشه صالح، یار خوبان  حاکم کنیم

بیا تا وطن ز نفاق به نام  سید اخلاق پاک کنیم                بسمه اله گوییم  و رستاخیز  وطن به ز نو آغاز کنیم

نصیحت به یک دوست

چرا به یک لبخند دل نمی گشایی//چرا قفل زندگی را ز نو باز نمی نمایی

نوروز است و فصل خوب خانه تکانی//چرا دل را زین غم دیرین نمی رهانی